‘اچژاک هرتزوگ میگوید بیمارستانها زشتترین مکانهای دنیا هستند. “آنها محصول تفکر کارکردگرای کور هستند، در حالی که نیازهای اساسی انسان را نادیده می گیرند.” معمار سوئیسی نکته ای دارد. بیمارستانها با سقفهای کم، راهروهای بدون پنجره و نورهای فلورسنت خشن، گاهی اوقات میتوانند بهطور آگاهانه به نظر برسند که شما را مریض کنند، البته اگر قبلاً این کار را نکردهاید. تلاش برای شاد کردن آنها با پانلهای روکش رنگی و سفارشهای هنری برای منحرف کردن توجه از واقعیت تلخ ساختمانها که در آنها تجربه انسانی – برای بیماران، پزشکان و بازدیدکنندگان به طور یکسان – اغلب یک فکر بعدی است، نمیکند.
هرتزوگ اصرار دارد که لازم نیست اینگونه باشد. و او مدرک دارد. او در حیاط ورودی دایرهای که پاسخ خیرهکننده مطب خود به قرن گذشته ساختمانهای بهداشتی وحشتناک است، ایستاده است. این فضای آرامی است که یادآور مجتمع آبگرم سیلوان است که با تخته های چوبی حجاری شده حلقه شده و درختان بلند و سرخس کاشته شده است، جایی که نور از مجسمه های مرمری که در نم نم باران می درخشند، منعکس می شود. یک عرشه گالری وسیع، طبقه بالا را احاطه کرده است، با لمسی از تئاتر شکسپیر گلوب، جایی که اتاق خوابها به راهروهای وسیع و با نور روز میریزند. با ورود از درهای شیشهای صورتی گردان، پلکانی بتنی را میبینید که به سمت سرسرا به سمت پایین میرود و دور هستهای از لولههای نئونی رنگارنگ پیچیده شده است که به نظر میرسد شما را در طبقه بالا پرتو میتاباند.
به بیمارستان جدید کودکان زوریخ خوش آمدید، بیمارستان کودکان – یا به اختصار «کیسپی» – تلاشی 14 ساله برای متحول کردن طرز تفکر ما در مورد معماری درمان. این هتل سعی نمی کند مانند برخی از بیمارستان های خصوصی با فرش های مجلل و سرویس اتاق خود یک هتل شیک باشد. اینجا فقط مکانی است که در آن چیزهای ساده ای مانند کیفیت نور و مناظر، مقیاس و نسبت فضاها و بافت مواد با دقت فراوان در مورد آن اندیشیده شده است و برای لذت بردن هرچه بیشتر این تجربه برای همه ساخته شده است. چرا باید اینقدر غیرعادی باشد؟
هرتزوگ و دی مورون ممکن است به نظر یک انتخاب واضح برای طراحی یک بیمارستان نباشد. در طول سالها، معماران آن به عنوان خالقان بینقص فانوسهای فرهنگی، ساخت موزههای مسحورکننده شهرت پیدا کردهاند. سالن های کنسرت و استادیوم های سرتاسر جهان که از کیمیاگری ساختاری و مادی خود لذت می برند. اما در کنار این کمیسیونهای پر زرق و برق، این مرکز 600 نفری در دو دهه گذشته بی سر و صدا به موضوع مراقبتهای بهداشتی پرداخته است. این شرکت یک کار تاثیرگذار و در عین حال به طرز عجیبی کمخوان را تکمیل کرد. کلینیک توانبخشی در بازل در سال 2002، و اکنون در حال ساختن یک ساختمان بزرگ است بیمارستانی به شکل آمیب در دانمارک و همچنین بیمارستان آموزشی زیگورات با پوشش سفالی در سان فرانسیسکو. هرتزوگ می گوید: «این منطقه به طرز باورنکردنی نادیده گرفته شده است. اما من کاملاً متقاعد شدهام که معماری میتواند به روند درمان کمک کند.»
سرگردانی در اطراف کیسپی نشان می دهد که ممکن است حق با او باشد. از لحظهای که با دروازههای بسیار بزرگ و کارتونی روبرو میشوید، مانند ورودی یک سالن غولپیکر باز شده و به 16 حیاط کاشتهشده منتهی میشود که روی ساختمان پراکنده است، شبیه هیچ بیمارستان دیگری نیست. این ساختمان وسیع که در سه طبقه به طول 200 متر و عرض 60 متر گسترده شده است، به عنوان یک شهر در نظر گرفته شده است، با محله های مختلف بخش در دو طرف یک خیابان اصلی پر پیچ و خم که پهن و باریک می شود و به خیابان ها و میدان های فرعی می ریزد. 200 اتاق بیمار به جای بخشهای معمولی یکسان، بهعنوان «کلبههای» مجزا تصور میشوند که بهعنوان کابینهای چوبی کوچک در اطراف محیط طبقه آخر چیده شدهاند، با سقفهای شیبدار که در جهتهای مختلف کج میشوند.
مارک باهر، رهبر پروژه میگوید: «ما میخواستیم از این حس که تنها واحد دیگری در ردیفی از جعبههای انباشته هستیم اجتناب کنیم. «داشتن سقف چوبی شیبدار و نور طبیعی، تفاوت روانی زیادی ایجاد میکند وقتی که تمام روز در رختخواب دراز کشیدهاید و به سقف خیره شدهاید.» اتاقها نسبت به اتاقهای بیمارستانی معمولی حس و حال خانگی بیشتری دارند، مانند قرار گرفتن در اتاق زیر شیروانی یک کلبه کوهستانی. آنها دارای پنجرههای بزرگ و صندلیهای هوشمندانهای هستند که میتوان آنها را بیرون کشید تا تبدیل به تخت شوند و به والدین خسته مکانی برای خوابیدن میدهند. پنجرههای دریچهای سرگرمکننده در ارتفاع کودک را میتوان برای تهویه طبیعی باز کرد، در حالی که هر اتاق دارای حمام اختصاصی است – تغییری نسبت به امکانات بیمارستان قبلی که در آن 17 والدین دوش مشترک داشتند. کفپوشهای چوبی برخلاف وینیلهای معمولی، حس گرما را اضافه میکنند – و به همان اندازه بهداشتی هستند و با پلیاورتان بسیار سخت پوشیده شدهاند.
از بیرون، این مجتمع کم ارتفاع به گونهای طراحی شده است که قابل دسترس و غیرسازمانی به نظر برسد، نمای بلند آن به آرامی به سمت داخل خمیده است تا خیابان را در آغوش بگیرد. این احساس دوستانه توسط خطوط سقف اتاق خواب تأکید میشود، که مانند ردیفی از خانههای درختی پرنشاط که در بالای قاب سیمانی قرار گرفتهاند، به این طرف و آن طرف کج میشوند. معماران در ابتدا یک ساختمان کاملاً چوبی را پیشنهاد کرده بودند، اما مشتری چیزی را می خواست که بیشتر احساس شود، و آنها از مصالحه نهایت استفاده را برده اند. این قاب به عنوان یک آرمیچر بزرگ در نظر گرفته میشود که در صورت نیاز بیمارستان به پیکربندی مجدد، میتوان پارتیشنهای سبکتر را درون آن جابجا کرد. باهر میگوید: «ما قبلاً گزینههایی را برای توسعه آینده طراحی کردهایم، از جمله امکان یک طبقه اضافی روی پشت بام، در حالی که مطبها با خدماتی که در صورت نیاز به فضاهای پزشکی تبدیل میشوند، برای آینده محافظت میشوند.
در سرتاسر، از یک میز پذیرش سطح پایین، وسایلی برای کودکان وجود دارد، تا بچهها وقتی وارد میشوند، میتوانند آن را ببینند، تا سوراخهای پر از کوسن و راهروهایی به اندازهای وسیع که پینگپنگ و فوتبال را در اختیار بگیرند. به روشی بسیار غیر سوئیسی-مینیمالیستی، دیوارها حتی برای تشویق خط خطی پوشیده شده اند. کریستین بینسوانگر، شریک مسئول این پروژه، که همچنین رهبری طراحی را بر عهده داشت، میگوید: «ما سعی کردهایم معماری را به کنجکاوی کودکان بپردازیم. کلینیک توانبخشی بازل – یک سازه چوبی و حیاط دار که الگوی کیسپی را تنظیم می کند. “معمولاً آنها از شما انتظار دارند که حیوانات را روی دیوارها نقاشی کنید، اما ما کارهایی مانند قرار دادن ستون های چوبی روی قطعات کوچک گرد سنگ یا ایجاد سوراخی در آسانسور انجام داده ایم تا بتوانید داخل چاهک را ببینید.” نواحی بازی آینده، چند نقطه دیگر سرگرم کننده خواهد بود.
پیمایش در بیمارستان قبلی نیاز به همراهی راهنما داشت، اما در اینجا با حرکات ساده راه یافتن آسان می شود. لعابهای زیاد باعث میشود که کارمندان به راحتی شناسایی شوند، در حالی که راهروها به پنجرههای بزرگ ختم میشوند و مناظر را به سمت درختان قاب میکنند، نه اینکه به بنبستهای خالی ختم شوند. اتاقهای خواب در یک جاروی ملایم قرار گرفتهاند و از ردیفهای بیرحمانه هتلمانند درهای ناشناس اجتناب میکنند، در حالی که دو راه پله با شخصیت کمک میکنند راه بازگشت به ورودی را پیدا کنید.
با بیش از 2300 اتاق، توجه به جزئیات خیره کننده است (فرآیندی یک دهه ای که در این شرکت زنده شد. نمایشگاه اخیر آکادمی سلطنتی). معماران 700 قطعه مختلف مبلمان توکار را طراحی کردند، از جمله میزهای تاشو در اتاقهای درمان، تا والدین بتوانند با پزشکان بنشینند و صحبت کنند، و میزهای کوچک در قسمتهای انتظار، که به ستونهای بتنی پنج ضلعی بسته شدهاند. قاب ساختاری به شکلی است که علاقه بیشتری به آن اضافه می کند. درست زمانی که فکر می کنید همه چیز را دیده اید، یک دری درخشان به آن منتهی می شود یک فضای آسمان جیمز تورل، اتاقی بیضی شکل نمازخانه که در آن بیماران می توانند زیر یک رنگین کمان همیشه در حال تغییر از نور درمانی حمام کنند.
کیندرزپیتال که توسط بنیاد Eleonore اداره می شود، یک موسسه خیریه که در سال 1868 تأسیس شد، به دلیل تخصص هایش در انکولوژی، قلب و عروق، نوزادان و سوختگی ها شناخته شده است – زمینه هایی که مرزهای آنها در یک برج تحقیقاتی اختصاصی در آن طرف خیابان کشیده شده است، همچنین توسط هرتزوگ و دی مورون طراحی شده است. . آزمایشگاههای تحقیقاتی که بهعنوان ورقهای روی فرش کم ارتفاع بیمارستان ایستادهاند، در یک استوانه سفید روشن، مانند پشتهای از ضرابخانههای پولو قرار گرفتهاند، جایی که فضاهای کاری به سمت دهلیز روشنی باز میشوند که یادآور فضای نیویورک است. موزه گوگنهایم. سه سالن سخنرانی طبقه همکف به طور هوشمندانه با دیوارهای چوبی کشویی طراحی شدهاند که میتوانند جمع شوند تا کل فضا به یک آگورای مدور تبدیل شود، در حالی که یک جفت پله چوب پنبهباز باعث میشود تا برخی از نمایشهای علامت تجاری معماران به کار روند.
به راحتی می توان تصور کرد که این اتوپیای پزشکی خیره کننده محصول استثنایی بودن سوئیس است که تنها در چنین کشور کوچک، غنی و دارای منابع کافی امکان پذیر است. اما این کاملا درست نیست. هزینه ساخت این بیمارستان به تنهایی 517 میلیون پوند (یا 6500 پوند به ازای هر متر مربع) بوده که از ترکیبی از کمک های مالی خصوصی و بودجه عمومی تامین شده است. مقایسه مستقیم دشوار است، اما دو بیمارستان اخیر بریتانیا – رویال لیورپول و میدلند متروپولیتن در اسمتویک – هر کدام هزینه حداقل 7770 پوند در هر متر مربع، اگرچه دارای سه برابر تعداد تخت هستند. هر دو سال ها تاخیر داشتند و صدها میلیون بیشتر از برنامه ریزی شده هزینه داشتند و هر دو محصول شکست یک میلیارد پوندی قراردادهای PFI (ابتکار مالی خصوصی) با پیمانکار محکوم کاریلیون. هر دو رنج کشیده اند انبوهی از مشکلات.
طراحی متفکرانه و انسانی نیازی به هزینه بیشتر ندارد. داستان کیسپی از تدارکات دقیق گرفته تا نیروی کار ساختوساز آموزش دیده و درک مزایایی که معماری میتواند به همراه داشته باشد، درسهای قدرتمندی ارائه میدهد که بریتانیا برنامه ساخت بیمارستان بدبخت خوب است که از آن یاد بگیریم وس استریتینگ باید بازدید کند.
منبع: روزنامه گاردین
Source link